ترانه زیبای خارج از تصور از مهدي ايوبي
" خارج از تصور "
به عکست خیره میشم بلکه آروم شم
تو بی این که بخوای دنیای من بودی
داره با گریه قسمت میشه تنهاییم
چی میشد چند روزی جای من بودی؟
تا بودی زندگیم از خندههای تو...
تا بودی زندگیم از عطر تو پر بود
نمیدونستم این جوری تموم میشه
ته این قصه خارج از تصور بود!
ته این قصه دنیامو به هم ریخت
ته این قصه رویای منو کشت
تو دل کندی و من راهی ندارم
به جز کوبیدن دیوار با مشت!
تو میدونی چقد(ر) از دوری دلتنگم
تو تنهاییمو خیلی وقته حس کردی
به عکست خیره میشم بلکه آروم شم
به عکست خیره میشم بلکه برگردی
هنوز از چشم تو دنیامو میبینم
شبیه قاب عکسام از تو لبریزم!
شاید دلواپس گلدونامون باشی
نباش تا وقتی که من اشک میریزم!
کنارت وقتی بودم دنیا با من بود
تو نیستی چیزی جز کابوس با من نیست
تو که تنهام گذاشتی تازه فهمیدم
ته این قصهی تاریک، روشن نیست!
ته این قصه دنیامو به هم ریخت
ته این قصه رویای منو کشت
تو دل کندی و من راهی ندارم
به جز کوبیدن دیوار با مشت!
ترانه سرا : مهدي ايوبي
خواننده : رضا صادقی